زینب گلستانی درو؛ نسرین دخت خطاط
چکیده
آآثار فرانسوا بن (1953)، مجموعه ای گسترده از آثاری را در برمیگیرند که مناطق مختلف شهری را در مینوردد. او در یکی از آثار خود به نام منظرۀ آهنی که در سال 2000 به چاپ رسید، از تجربیات مهندسی در ملاقات با جهان ...
بیشتر
آآثار فرانسوا بن (1953)، مجموعه ای گسترده از آثاری را در برمیگیرند که مناطق مختلف شهری را در مینوردد. او در یکی از آثار خود به نام منظرۀ آهنی که در سال 2000 به چاپ رسید، از تجربیات مهندسی در ملاقات با جهان زیسته سخن میگوید که بخشی از ساعات زندگی روزمرهاش در مسیر ریلی میگذرد. در واقع نوشتار در این اثر، بر روی راهآهن زاده میشود و گسترش مییابد. روای در طول این مسیر با پدیدهها و تصاویر مختلفی روبروست که بر او پدیدار شده و زوایای تاریک و مبهم جهان را بر او آشکار میسازند. او میبیند، میشنود و تصور میکند و در نهایت منظری نو از جهان میآفریند. این منظر، که نزد میشل کولو به عنوان تصویری از جهان درک شده از سوی یک ناظر مطرح میشود، به واسطه حرکت قطار، در خیال راوی ریشه کرده و در هر سفر گوشهای از آن ساخته میشود. درست مثل پازلی که به تدریج شکل میگیرد، یا همچون قطعات یک لوگو که کمکم روی هم قرار میگیرند و حجم واحدی را به وجود میآورند. این روایتِ در حرکت و ساخت تصاویر در نهایت به پیدایش جغرافیا و منظری درونی میانجامد که در ابتدا درک شده، سپس تخیل شده و آنگاه ساخته میشود، منظری که در نوشتار انعکاس یافته و به تدریج احساس-منظر، اندیشه-منظر و صفحه-منظر را شکل میدهد. نوشتار پیش رو با تکیه بر نظریات میشل کولو در کتاب اندیشه-منظره (2011)، سعی در یافتن عناصر و روندی دارد که به پدیدار شدن این مناظر میانجامد.